نائب رئیس هیات مدیره شرکت بورس اوراق بهادار تهران در گفتوگوی نوروزی با «سنا» مطرح کرد:
به گزارش صدای بانک از پایگاه خبری بازار سرمایه ایران(سنا)، در ادامه مشکلات متعددی که از چند سال گذشته در مسیر تامین مالی بنگاههای تولیدی قرار گرفته، سازمان بورس و اوراق بهادار از مدتها قبل و با راهاندازی ابزارهای متعدد تامین مالی برای کمک به تولید و نیز سهولت تامین مالی این واحدها با بازار پول همراه شده و امکانات زیادی را در راستای بهبود فعالیت صنایع و نیز افزایش تولید آنها مهیا کرده است.
در این زمینه سید محمدجواد میرطاهر، نائب رئیس هیات مدیره شرکت بورس اوراق بهادار تهران در خصوص نقش بازار سرمایه در تأمین مالی واحدهای تولیدی به گفتوگو پرداخت که مشروح آن را میخوانید:
فرهنگ سرمایهگذاری در بازار سرمایه را با چه راههایی میتوان مورد تقویت قرار داد؟
تقویت فرهنگ سرمایهگذاری در بازار سرمایه ایران امری بسیار حیاتی است که میتواند به توسعه و رشد پایدار این بازار کمک کند، برای این منظور میتوان از راههای مختلفی بهره برد. برگزاری دورهها، کارگاهها و سمینارهای آموزشی به عنوان نخستین اقدام تلقی میشود که این فعالیتها میتوانند به جامعه، بهویژه جوانان و دانشجویان، اصول و مبانی سرمایهگذاری را آموزش دهند و آگاهی آنها را درباره مزایا و ریسکهای این فعالیت افزایش دهند.
موضوع دیگر مربوط به ارتقاء ارزشهای سرمایهگذاری است، محافظت از صداقت، شفافیت و توجه به مصلحت عمومی در فعالیتهای سرمایهگذاری به افزایش اعتماد عمومی به بازار سرمایه کمک میکند و فرهنگ سرمایهگذاری را تقویت میکند. همچنین نقش رسانهها به عنوان دیگر راه مدنظر در تقویت فرهنگ سرمایهگذاری تلقی میشود چرا که رسانهها میتوانند با انتشار مطالب و اخبار مربوط به بازار سرمایه و مزایای سرمایهگذاری، نگرش مثبت به این فعالیت را ترویج کرده و اطلاعات لازم را به جامعه ارائه دهند. هماهنگی و گستردهتر شدن تلاشها آخرین موضوع مدنظر در این زمینه است، تقویت فرهنگ سرمایهگذاری نیازمند تلاش هماهنگ و گسترده از سوی دولت، نهادهای مالی و جامعه است. این تلاشها میتواند به توسعه پایدار بازار سرمایه و افزایش رفاه اجتماعی کمک کند، به طور کلی اقدامات مؤثر در تقویت فرهنگ سرمایهگذاری در بازار سرمایه ایران میتواند به افزایش نفوذ این فعالیت در جامعه و توسعه پایدار بازار سرمایه کمک کند.
نقش بازار سرمایه در تأمین مالی واحدهای تولیدی چیست؟
در سالهای اخیر تحریمها و عدم پویایی اقتصاد کشور فضا را برای تولید در کشور سختتر کرده است، رشد شدید تورم به ویژه رشد نرخ ارز نیاز بنگاهها به نقدینگی را افزایش داده است. در عین حال، افزایش تورم منجر به تلاش بانک مرکزی برای کنترل آن از طریق مهار نقدینگی شده است، سیاست کنترل ترازنامه که منجر به کاهش شدید نرخ رشد نقدینگی از بالای ۴۰ درصد به حدود ۲۵ درصد شده در همین راستا است. طبیعی است که این دوگانه متناقض به کمبود شدید نقدینگی در صنایع منجر شده، آن هم در اقتصادی که به تأمین مالی بانک محور خو گرفته است، در این شرایط استفاده از ابزارهایی خارج از بستر نظام بانکی برای تأمین مالی بنگاهها و صنایع اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
در واقع در حالی که یکی از الزامات اساسی رونق تولید، فراهم کردن بسترهای مناسب جهت تأمین مالی و سرمایه مورد نیاز شرکتها است، بازار سرمایه با ابزارهای متنوع و گوناگونی که در اختیار کسبوکارها قرار میدهد، بستری مناسب جهت تأمین مالی آنها فراهم میکند.البته بهرهگیری از پتانسیلهای بازار سرمایه جهت تأمین مالی واحدهای تولیدی مستلزم شناخت دقیق ابزارهای مالی موجود در بازار سرمایه است، چرا که این ابزارها با توجه به نیازها، توان مالی و شرایط بنگاههای اقتصادی و تنوع رفتار مردم در مواجه با مدلهای مختلف سرمایهگذاری و ریسکهای موجود طراحی شده است.
تا پیش از سال ۱۳۸۹ صرفاً سهام عادی و حق تقدم سهام در بازار سرمایه معامله میشد و حق تقدم سهام که در فرآیند افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی منتشر میشود تنها ابزار برای تأمین مالی شرکتها از بازار سرمایه بود، با این حال از سال ۱۳۸۹ ابزارهای نوین مالی با معاملات آتی وارد بازار سرمایه شدند.
به مرور زمان و در سالهای اخیر مجموعهای از ابزارهای نوین مالی همچون اوراق تبعی حمایتی و اوراق بدهی، صندوقهای قابل معامله، اختیارمعامله و اوراق تبعی تامین مالی، سبد سهام، فروش تعهدی و صندوقهای اهرمی و اوراق گواهی اعتبار مولد و... نیز به مجموعه ابزارهای نوین مالی بورس تهران افزوده شده که کمک زیادی به تنوع و شیوه های مختلف سرمایهگذاری و تأمین مالی در کشور کرده است.
ورود ابزارهای معاملاتی جدید مانند صندوقهای سرمایهگذاری چه تأثیری در جذب سرمایههای خرد دارد؟
ورود ابزارهای معاملاتی جدید مانند صندوقهای سرمایهگذاری به بازار سرمایه تأثیرات قابل توجهی بر جذب سرمایههای خرد دارد، این ابزارها به سرمایهگذارانی که به دلیل محدودیتهای مالی یا دانش فنی قادر به سرمایهگذاری مستقیم در بازار سرمایه نیستند، فرصت میدهد تا بهصورت غیرمستقیم و با سرمایهگذاری در این صندوقها، در ارزیابی و سرمایهگذاری در پروژهها و شرکتهای مختلف شرکت کنند.
یکی از تأثیر اصلی ورود صندوقهای سرمایهگذاری، افزایش دسترسی به بازار سرمایه برای سرمایهگذاران خرد است، این ابزارها اجازه میدهند تا سرمایهگذاران با مقدار سرمایه کمتر، به سرمایهگذاری در پروژهها و اوراق بهادار مختلف بپردازند که این امر باعث افزایش مشارکت در بازار میشود.
همچنین، صندوقهای سرمایهگذاری به سرمایهگذاران امکان دسترسی به تنوع بیشتری در سبد سرمایهگذاری فراهم میکنند، این ابزارها به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که با سرمایهگذاری در یک صندوق، بهصورت همزمان در چندین پروژه و شرکت سرمایهگذاری کنند که این امر از دیدگاه مدیریت ریسک بسیار حیاتی است و به مخاطرات سرمایهگذاری کمک میکند.
بهطور کلی، ورود ابزارهای معاملاتی جدید مانند صندوقهای سرمایهگذاری به بازار سرمایه، باعث افزایش دسترسی به بازار برای سرمایهگذاران خرد میشود و به آنها امکان میدهد تا بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در سرمایهگذاریهای مختلف شرکت کنند که این امر به تنوع و کاهش ریسک سرمایهگذاری کمک میکند و بازار سرمایه را برای مشارکت بیشتر و سرمایهگذاریهای متنوعتر باز میکند.
به نظر شما بازار سرمایه تا چه میزان میتواند تاثیرگذار در تحقق شعارهایی مانند اشتغالزایی، تولید، مهار تورم و شکوفایی صنعت و تولید باشد؟
بازار سرمایه، با ایجاد شفافیت و رقابت پذیری، افراد را به سرمایهگذاری در پروژهها و شرکتهایی که بهترین بازدهی را ارائه میدهند، ترغیب میکند. این اقدام مهم نه تنها به ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری مناسب کمک میکند بلکه با افزایش شفافیت و قابلیت دسترسی به اطلاعات، اطمینان بیشتری به سرمایهگذاران میدهد.
تحقق رشد اقتصادی نیز بهواسطه افزایش سرمایهگذاری در پروژهها و شرکتهای سودآور، قابلدستیابی است، این رشد میتواند با ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر، افزایش تولید و در نتیجه افزایش درآمد و رفاه جامعه همراه باشد. علاوه بر این، با تأمین منابع مالی برای پروژهها و سرمایهگذاریهای متعادل، بازار سرمایه میتواند به مهار تورم کمک کند. این موضوع زمینهای را برای ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری متعادل فراهم میکند و فشار روی قیمتها را کاهش میدهد.
همچنین، بورس کالا نقش مهمی در تحقق این اهداف دارد. ایجاد شفافیت در معاملات، جلوگیری از سوداگری و رانت و تسهیل در تأمین مواد اولیه تولید از جمله اقداماتی هستند که بورس کالا میتواند انجام دهد تا به بهبود روند تولید و توزیع بهینه مواد اولیه کمک کند و از تورم ناشی از افزایش قیمت مواد اولیه جلوگیری کند.
بهمنظور دستیابی به این اهداف، ضروری است که مسائل مربوط به ناترازیهای مختلف، از جمله عملیاتی و بودجهای دولت، درآمدی و هزینهای و ارزی، مورد توجه قرار گیرد. با بهبود مدیریت منابع مالی، افزایش بهرهوری، و ایجاد فضای کسبوکار مناسب، میتوان به کاهش تورم و رشد تولید در کشور دست یافت که این اقدامات نیازمند هماهنگی بین دولت، مجلس، و نهادهای اقتصادی مختلف است تا بتوان این هدف را به بهترین شکل ممکن تحقق داد.
در مجموع میتوان گفت بورس با ایجاد یک بستر مناسب برای جذب سرمایه، ترویج فرهنگ سرمایهگذاری، افزایش شفافیت و بهبود رقابت و ایجاد زمینههای لازم جهت مدیریت منابع مالی و اقتصاد کشور میتواند به تحقق رشد تولید و کاهش تورم کمک شایانی کند.