جشنواره بورس و رسانه رویدادی است که دو سال از عمر آن میگذرد. این تازه وارد عرصه مشترک رسانه و بازار سرمایه، در روزهای آغازین خود با چالشهایی همراه بود. عدهای از خبرنگاران معتقدند چون روابط عمومی سازمان بورس و اوراق بهادار متولی این رویداد است، رسانه و اشخاصی از دل آن برخواهند آمد که همنوایی زیادی با این سازمان داشته باشند.
به تعبیر دیگر، سوگیری این جشنواره دغدغه جمعی از نویسندگان رسانههای جمعی شده بود؛ اما روابط عمومی این سازمان تاکید میکرد که آثار توسط تیمی حرفهای از داوران ارزیابی میشود و خبرنگاران بدون دغدغه در این رقابت حضور یابند. نتایج دور نخست این جشنواره نشان داد که این سازمان رویکرد بیطرفی را رعایت کرده است.
برای واکاوی این موضوع به سراغ یاسر فلاح، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل و مبدع این جشنواره رفتیم تا درباره کم و کیف این جشنواره گفت و گویی داشته باشیم.
به اعتقاد شما رسانه چه نقشی در بازار سرمایه دارد؟
درباره نقش رسانه در بازار سرمایه هیچ یک از فعالان و مدیران این بازار جای تردید ندارند. کار رسانه در وهله اول اطلاعرسانی است و اطلاعات نیز مهمترین نقش را در بازار سرمایه بر عهده دارند. این اطلاعات به صورتهای رسمی و توصیفی-تحلیلی ارائه میشوند. اطلاعرسانیهای رسمی توسط مجاری قانونی تعریف شده صورت میپذیرد و اطلاعرسانی توصیفی و تحلیلی توسط متخصصان امر امکان پذیر است که بخشی از نمود فعالیت آنها نیز در رسانههای جمعی دیده میشود. متغیرهای بازار سرمایه هم برای عموم مردم و هم برای فعالان این بازار مهم هستند. رسانهها به عنوان بخشی از زیست اجتماعی و اقتصادی گریزی از پرداخت به این مقوله ندارند. زمانی بازار سرمایه کوچک بوده و رسانههای محدودی نیز اطلاعات آن را پوشش میدادند، اما امروزه بازار سرمایه خیلی بزرگتر شده است و بنابراین، توجهات رسانهای نیز فزونی گرفته است.
ما معتقدیم نه تنها اطلاعرسانی صحیح برای بازار سرمایه از طریق رسانهها ضروری است بلکه یک هدف کلیدی بلندمدت نیز توسط رسانهها قابل انجام است. این هدف، ارتقای سطح سواد مالی جامعه است. مطالعات نشان میدهد متاسفانه سطح سواد مالی در کشورمان در شرایط خوبی قرار ندارد و باید در جهت ارتقای آن کوشید. سواد مالی در کوتاهسخن به معنای دانش و مهارت سرمایهگذاری و هزینهکرد صحیح و مفید برای جامعه و شخص است. اگر شما میبینید که یک شایعه باعث میشود مردم بیش از مقدار مورد نیاز خود کالایی را خریداری کنند، یا افراد به جای فعالیت در بازارهای مولد به بازارهایی روی بیاورند که ارزش افزوده واقعی ندارد و فقط به رشد تورم کمک میکند، یعنی نیاز است آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم داده شود تا مردم مسیر دخل و خرج خود را عوض کنند. در اینجا هم رسانه نقش بسیار زیادی دارد و میتواند کمک خوبی باشد. مساله دیگر این است که بازار سرمایه، بازاری نسبتا جوان است. درست است این بازار بیش از ۵۰ سال است که فعالیت میکند اما در مقایسه با بازار پول جوان محسوب میشود. هنوز بسیاری از مردم بورس را نمیشناسند یا شناخت آنها بر اساس شنیدهای است که کسی برای آنها نقل کرده است. بعضی از مردم به دلیل مواجه شدن با افرادی که خود از روش درست وارد این بازار نشدهاند، دید منفی به بازار سرمایه دارند در حالی که میدانیم در کشورهای توسعهیافته، بازار سرمایه کلیدواژه توسعه نوین آنها بوده است. خوشبختانه اخیرا توجه به بازار سرمایه بیشتر شده است و مسؤولان بر جذب سرمایههای خرد در بازار سرمایه تاکید دارند. همین طور موضوع سهام عدالت نیز مطرح است. سهام عدالت نمیتواند همواره به این شکل باقی بماند و روزی خرید و فروش آن در قالبی آزاد خواهد شد. این هم مقولهای است که یاری رسانهها را میطلبد.
همه بازارها با پدیدههای منفی بالقوه نیز مواجه هستند. منظورم اشخاصی است که قصد دارند از طریق این بازارها کلاهبرداری کنند. در بازار سرمایه نیز گاه با چنین مواردی مواجه میشویم که شخصی با فریب دیگران، سهام ارزشمند آنها را به قیمت پایین میخرد یا سهام خود را که دارای ارزش مشخصی است به قیمت بالاتر به آنها میفروشد. همین طور افرادی هستند که اندوخته چندین ساله خود را در اختیار دیگران قرار میدهند و یک وقت میبینند که همه در حال سود هستند ولی سرمایه آنها کمتر هم شده است. همه این موارد در صورت آشنایی درست افراد با این بازار قابل پیشگیری است. بازار سرمایه مطابق با آمارها در بلندمدت بیشترین بازده را نسبت به همه بازارهای دیگر داشته است و سرجمع فعالیت در این بازار با سود همراه است. برای اینکه عموم مردم هشدارها و راهنماییها را دریافت کنند به ابزار واسطی نیاز است. رسانهها این نقش را به خوبی ایفا میکنند.
به موضوع افزایش سطح سواد مالی اشاره کردید. شما این مقوله را از چه طریقی پیگیری میکنید؟
ارتقاء سطح سواد مالی ابزارهای متنوعی دارد. یک ابزار این است که فرد مستقیما آموزش ببیند. سازمان بورس و اوراق بهادار به این منظور مجوزهایی به مؤسسات آموزشی ارائه میدهد و بر عملکرد آنها نظارت میکند. این محور مهم اما ناکافی است. بسیاری از افراد فرصت یا علاقهمندی کافی به دورههای رسمی ندارند. در عین حال، افرادی هستند که قصد سرمایهگذاری دارند. ما به ابزارهایی نیاز داریم که برای آنها جذاب باشد. به همین منظور بر بسترهایی مانند رسانه، شبکههای اجتماعی، بازیها، آثار قلمی و غیره محصولاتی را تولید و عرضه میکنیم. طی سه سال گذشته، ما آثار زیادی را به صورت موشنگرافی، اینفوگرافی، کتاب، مجله، انیمیشن و امثال آنها به مخاطبان بازار سرمایه ارائه کردهایم. همین طور از ابزارهای زمینهای مانند انعقاد تفاهمنامهها نیز بهره بردهایم که شرایط را برای ارائه محصولات مهیاتر میکند. همین طور ما رویداد بزرگی به نام نمایشگاه بینالمللی بورس، بانک و بیمه داریم که خود مهد ارائه محصولات و شیوههای متنوع به عموم مردم است. در دل این رویداد، ما فینتک دانشآموزی را برگزار کردیم. در این رویداد، دانشآموزان هم آموزش میبییند و یاد میگیرند که چطور یک کسب و کار طراحی کرده و آن را پیش ببرند و هم باهم بر سر بهترین کسب و کارها رقابت میکنند. غرفه کودک را داشتیم که با زبان ساده و کودکانه موضوع سرمایهگذاری را به بچهها یاد میدادیم. تالار مجازی و مسابقه بورس کاپ را برای افراد مبتدی و حرفهای داشتیم و همین طور دهها فعالیت دیگر را انجام دادیم.
چه دلیلی داشت که سازمان بورس و اوراق بهادار به سراغ جشنوارهای برای خبرنگاران برود؟
سازمان بورس و اوراق بهادار در بیشتر دوران کاریاش روابط حسنهای با خبرنگاران داشته است. این روابط در قالب برگزاری جلسات مشترک بین خبرنگاران و مسؤولان سازمان، پاسخگویی به رسانهها، پاسخگویی مدیر روابط عمومی سازمان به اصحاب رسانه، برپایی دورههای آموزشی کوتاه و میان مدت و مواردی از این دست نمود داشته و دارد و در این موضوع ما بیطرفی را رعایت میکنیم؛ مثلا در رویدادهای خبری رسانههای مختلفی را دعوت میکنیم بیآنکه به جهتگیری رسانهای توجه کنیم و این موضوع را همه خبرنگاران فعال حوزه بازار سرمایه میدانند. در دورههای آموزشی یا ارتباطات رسانهای نیز همین طور است. در واقع، ما به موضوع کیفیت آثار وارد نمیشدیم. با این حال، تردیدی نیست که محتوای باکیفیت ارزش بسیار زیادی دارد. اگر ما خودمان میخواستیم آثاری را به عنوان برترینهای رسانه انتخاب کنیم، به سوگیری متهم میشدیم و کسانی که آثارشان انتخاب نمیشد، میگفتند شما آثار را طبق میل و نظر سازمانی انتخاب کردهاید. برای همین من پیشنهاد دادم که جشنوارهای برگزار شود که اصحاب قلم، خودشان آثار را در آن شرکت بدهند و ارزیابی نیز به گروهی حرفهای از داوران واگذار شود که مستقل باشند. این کار موجب میشد آثار قویتر به شکل بیطرفانه انتخاب شوند و با این انتخاب، داوران نقاط قوت و ضعف آثار رسانهای را به بقیه همکاران این حوزه گوشزد کنند. این زمینهای برای رفع اشکالات و بالابردن کیفیت کارهاست؛ چیزی که در بیانیه داوران نیز مشاهده میشود و آنها بر اینکه در بخشهایی نیاز به تلاش بیشتر وجود دارد، تاکید کردهاند.
در دوره نخست نگرانیهایی نسبت به بیطرفی در این جشنواره وجود داشت. این نگرانیها چطور رفع شد؟
همان طور که عرض کردم اگر خود ما وارد انتخاب آثار برتر میشدیم، این شائبه شکل میگرفت ولی ما کار را به داوران حرفهای و بیطرف سپردیم. با این حال، چون دوره اول این جشنواره بود، تعداد محدودی از اصحاب رسانه تردیدهایی در این خصوص داشتند. وقتی ما واقعا در فرایندها دخالت نکردیم و داوران ممتازی طبق استانداردهای علمی و تخصصی آثار را ارزیابی کردند، همه دیدند که منتخبان این جشنواره چطور انتخاب شدند. برای همین در دومین دوره استقبال به مقدار زیادی بالاتر رفت. به نحوی که حدود ۲۰۰ نفر با ارسال ۷۰۰ اثر در این جشنواره شرکت کردند.
چرا داوران این جشنواره در برخی از رتبهها یا محورها کسی را انتخاب نمیکنند؟
داوری این رقابت بسیار جدی است. فهرست اسامی داوران که در سایت جشنواره در معرض دید است، نشان میدهد این اساتید خبره هستند و بر اساس چارچوبی دقیق فعالیت خود را به انجام میرسانند. ما از ابتدا هم قصد نداشتیم جشنواره بورس و رسانه قالب هدیهدادن به خبرنگاران را به خود بگیرد. از شروع کار، واقعیت خارجی ملاک ما بوده و این مساله هم مدنظر ستاد اجرایی است و هم گروه داوران. آثار بدون ذکر نام در اختیار داوران قرار میگیرد که سوگیری هم پیش نیاید. این نهایت احتیاط است وگرنه افرادی که برای داوری انتخاب شدهاند، دارای جایگاه و شخصیتی هستند که از فرد یا رسانه متاثر نمیشوند. وقتی شرایط چنین باشد، ممکن است در بخشی هم داوران این نظر را بدهند که هیچ اثری در حد مطلوب نیست. البته داوران دلیل این موضوع را در بیانیه خود ذکر کرده و رهنمودهایی به اصحاب رسانه ارائه میدهند که برای آنها راهگشاست. در واقع، این داوری در دل خود نوعی از آموزش را هم دربردارد. مثلا نظر داوران در دوره قبل این بود که تیترها بیش از آنکه جذابیت محتوایی به خود بگیرند، جذابیت احساسی دارند. برای همین در این قالب، ما نفر اول نداشتیم و به نفرات دوم و سوم جایزه تعلق گرفت. این خود تذکری است که در صورت استفاده از سوی خبرنگاران عزیز میتواند کیفیت تیترها را بالاتر ببرد.
این جشنواره محورها و قالبهایی دارد. در این مورد توضیح دهید؟
برای این جشنواره ۶ محور و ۷ قالب ارائه آثار تعریف شده است. جوایز به نفرات اول تا سوم هر یک از قالبها با رعایت محورها تعلق میگیرد. محورها عبارتند از:
۱) نقش بازار سرمایه در تامین مالی بنگاهها
۲) اثر متقابل بازار سرمایه و کسب و کارهای نوین در رشد اقتصادی کشور
۳) نقش بورسهای کالایی در شفافیت اقتصادی و جلوگیری از انحصار
۴) چگونگی توسعه فرهنگ سهامداری در افق پیش روی بازار سرمایه
۵) نحوه اثرگذاری بازار سرمایه در حمایت از رونق تولید
۶) تاثیر توسعه ابزارها و نهادهای مالی در افزایش کارایی بازار سرمایه
قالبها نیز شامل خبر، گزارش، گفت و گو، تیتر، یادداشت، مقاله و سرمقاله، دیداری و شنیداری و جایزه ویژه با موضوع «نحوه اثرگذاری بازار سرمایه در تحقق شعار رونق تولید» است.
آیا این جشنواره دارای آثار غیرایرانی هم هست؟
بله. در هر دو دوره ما آثاری از رسانههای غیرایرانی دریافت کردیم که در اختیار داوران قرار گرفت. این آثار به زبانهای انگلیسی، عربی و ترکی بود. امسال نیز اعلام کردهایم که اگر رسانهای خارجی، آثاری بر اساس محورهای جشنواره و در حوزه ایران دارد، میتواند برای جشنواره ارسال کند و آثار به زبانهای رایج بینالمللی و منطقهای پذیرفته میشود.
منبع: سنا