به گزارش "
صدای بانک" ، این رویداد، به عنوان یکی از شش نشست جانبی در جشنوارههای استارتاپی نمایشگاه تراکنش ایران، روز سهشنبه 28 آبان ماه، در سالن پردیس نمایشگاه گفتوگو، برگزار شد.
سیدمحمدحسین سجادینیری دبیر ستاد توسعه فناوریهای نرم و هویتساز معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، مسئولیت دبیری علمی نشست «متر و معیار دانشبنیان بودن» را بر عهده داشت. حسین خواسته عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، احسان کشتکاری مدیر ارتباط با صنعت پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات و مشاور مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان، سیدکامران باقری عضو هیاتمدیره انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و مهدی فقیهی رئیس هیاتمدیره شرکتدادهورزی سداد، نیز سخنرانان این رویداد، بودند.
در ادامه، بخش دوم، از گزارش کامل نشست «متر و معیار دانشبنیان بودن» را میخوانید.
***
- سیدمحمدحسین سجادینیری دبیر علمی نشست: به نظر میرسد رشد اقتصاد دانشبنیان در کشور به شکلگیری زیست بوم مناسب برای این امر نیاز دارد که موضوع مالکیت فکری هم یکی از اجزای مهم آن است. آیا مرکز شرکتهای دانشبنیان یا کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت آنها، وظیفه ایجاد چنین اکوسیستمی را بر عهده دارند؟ اگر خیر چه نهادهایی باید به موضوع ورود پیدا کنند؟ آقای باقری در خدمت شما هستیم.
- سیدکامران باقری عضو هیاتمدیره انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران: ایجاد زیرساختهای لازم برای حقوق مالکیت فکری، نمیتواند به تنهایی بر عهده این مرکز یا کارگروه مربوطه باشد. معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری باید به موضوع ورود پیدا کند. در حالی که متاسفانه این نهاد در عمل، اعتقادی به اهمیت مالکیت فکری ندارد.
شاید طبق قانون، معاونت علمی وظیفه مشخصی در این حوزه نداشته باشد اما اگر این نهاد ایمان داشت که رشد اقتصاد دانشبنیان منوط به حفظ حقوق مالکیت فکری شرکتهاست، نسبت به موضوع بیتفاوت نمیماند. به نظر میرسد موضوع مالکیت معنوی، متولی مشخصی در کشور ندارد. در حالی که متولی ایجاد زیستبوم لازم برای فعالیت شرکتهای دانشبنیان، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری است و مالکیت فکری نیز یکی از مباحث مهم در این حوزه محسوب میشود. اما این نهاد همیشه در برابر چالشهای بحثبرانگیز کوتاه آمده است.
یکی از مشکلات موجود در اکوسیستم نوآوری کشور این است که بیش از حد به سمت فناوری گرایش دارد. متولیان امر نیز تنها ایده و محصولی را نوآورانه میدانند که جنبه فناورانه داشته باشد. برای ارزیابی هر طرحی، نخستین معیار این است که آیا تکنولوژی پیچیدهای در آن به کار رفته است یا خیر. در واقع، به مباحث مهم دیگر مانند توانایی تیم در بازاریابی و برندسازی در سطح داخلی و بینالمللی توجهی نمیشود. به صورت خلاصه میتوان گفت که تصمیمگیران و سیاستگذاران در ایران ایده و محصولی را نوآوری میدانند که آمیخته به فناوری، آن هم از نوع پیچیده باشد. در نتیجه تعداد محدودی از شرکتها میتوانند از حمایتهای حوزه نوآوری و دانشبنیانی برخوردار شوند.
نوآوری به معنای تغییری است که ایجاد ارزش کند. همین تعریف باید مبنای عمل قرار گیرد. هر شرکتی باید توان عرضه محصول و ارتقا آن را بعد از دریافت بازخوردهای مختلف داشته باشد. حتی اگر سازمانی، به یک بخش تحقیق و توسعه قدرتمند مجهز باشد، اما نتواند برای خروجیهای این بخش بازاریابی کند، ارزشی را خلق نکرده است و فرایند نوآوری در این مجموعه کامل نیست. بعد از مدتی نیز جایگاه تحقیق و توسعه در سازمان کاهش پیدا میکند. نهادهای متولی نیز باید کل فرایند را برای ارزشیابی دانشبنیان یا نبودن سازمانها در نظر بگیرند.
- سجادینیری: اکنون چند سالی است که قانونی با عنوان «حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» در کشور اجرا میشود. برخی معتقدند با توجه به انتقاداتی که نسبت به شرایط موجود وجود دارد، این قانون باید اصلاح شود. آقای فقیهی شما تا چه حد با این بحث موافقید؟
- مهدی فقیهی رئیس هیاتمدیره شرکتدادهورزی سداد: معیارهایی که در این قانون برای تشخیص دانشبنیانی در نظر گرفته شده، تنها ناظر به بعد فنی شرکتها است. باید شاخصهای اقتصادی، مبتنی بر بازار و مدل کسب و کاری نیز در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. امروز تغییر قانون شرکتهای دانشبنیان الزامی است. حتی میتوان در ترکیب نهادهای متولی نیز تجدید نظر کرد و دخالت بخش خصوصی را افزایش داد. در این صورت ارزش کار نیز افزایش مییابد؛ چرا که بخش خصوصی با توجه به ظرفیت هر شرکت برای حضور در بازار، توان آن را ارزیابی میکند.
با توجه به اینکه این قانون مصوب مجلس است، همین نهاد نیز باید آن را اصلاح کند. معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، میتواند با تدوین و ارسال لایحهای به مجلس، فرایند اصلاح آن را کلید بزند. البته روند تصویب قانون در ایران امری زمانبر است؛ به ویژه با توجه به در پیش بودن انتخابات و شکلگیری مجلس جدید در سال آینده، موضوع طولانیتر نیز میشود. نمیتوان کار را تا زمانی که لایحهای تدوین و تصویب شود، رها کرد. دولت باید تا آن روز، اقدامات اصلاحی را در دستور کار قرار دهد؛ هر جا که با پیچیدگیهای قانونی مواجه شد میتواند از مجلس درخواست استفساریه کند.
- سجادینیری: آقای خواسته، پیشنهاد شما برای اصلاح سنجهها و معیارهای دانشبنیانی چیست؟
- حسین خواسته عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی: به اعتقاد من بسیاری از اصلاحات را میتوان بدون طی کردن روند قانونگذاری انجام داد. البته اکنون نیز این امور در حال انجام است. برای مثال، قرار است تعریف «فناوری پیچیده» مشخص شود تا متقاضیان مجوز دانشبنیانی بدانند که چه نوع محصولاتی در این حوزه قرار میگیرند. شاید برخی اصلاحات اصلا نیازی به استفساریه یا قانون مجلس نداشته باشد و دولت بتواند به ارائه تعاریف مختلف از مفاهیم مرتبط، برخی مشکلات را حل کند.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که
اگر شرکتی از نظر شاخصهای اقتصادی و بازاریابی شرایط خوبی داشته باشد، احتمالا نیازی به حمایتهای دانشبنیانی ندارد. این قانون از جنبه تسهیلگیری و برای کمک به شرکتهای نوآوری که توان اقتصادی و بازاریابی کمتری دارند، به تصویب رسیده است.
همچنین شرکتی که برای مثال اپلیکیشنی را عرضه میکند و بازار را به راحتی در اختیار میگیرد، لزوما نوآوری خاص و پیچیدهای نداشته است و دانشبنیان محسوب نمیشود.
این درست که نوآوری باید منجر به خلق ارزش شود؛ اما هر نوع موفقیتی در این زمینه لزوما نوآور نیست. ممکن است این موفقیت بر اثر سرمایه یا تبلیغ زیاد به دست آمده باشد. نوآوری باید به ایجاد ارزش افزوده جدیدی منجر شود. فردی که یک صرافی دیجینال را راهاندازی کند، اگر پول پشت آن باشد احتمالا موفق میشود، بنابراین لزوما بر مبنای نوآوری ارزش ایجاد نکرده است. این مفهوم باید بتواند بدون حمایتهای مالی، ارزش ایجاد کند. هر چند که معتقدم این دسته از نوآوریها، به احتمال زیاد پیچیدگی فناورانه نیز دارند، ولی معتقدم در هر حدی از پیچیدگی که باشند باید از آنها حمایت کرد. برای مثال اسنپ و تپسی مثال خوبی هستند؛ آنها نوآوری داشتهاند و در بازار تغییر ایجاد کردهاند. چنین کسب و کارهایی باید حمایت شوند. به اعتقاد من اینگونه ایدهها به هر حال با نوعی فناوری نیز همراه هستند.
بدون بهرهگیری از تکنولوژی، به سختی میتوان ارزش افزودهای ایجاد کرد که با نوآوری و تغییر همراه باشد؛ شاید غیرممکن نباشد اما احتمال آن بسیار کم است.
- سجادینیری: آقای کشتکاری، شما تا چه حد با این نکته موافقید که باید از مرحله توجه صرف به فناوری به سمت در نظر گرفتن نوآوری حرکت کرد؟ آیا در شرایط موجود و با بهرهگیری از ظرفیتها و آییننامههای همین قانون، امکان اعمال تغییراتی وجود دارد یا حتما باید مراحل طولانی تصویب قانونی جدید در مجلس طی شود؟
- احسان کشتکاری مشاور مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان: هدف قانون، حمایت از نوآوریهایی با ارزش افزوده بالاست.
در دنیا اقدامات کمی را میتوان مثال زد که بدون بهرهگیری از فناوری و ایجاد ارزش افزوده، نوآوری محسوب شوند. در مواقع عمق توان فناورانه و تحقیق توسعه است که بین شرکتها تمایز ایجاد میکند. این فاصله نیز روی میزان ارزش افزودهای که هر کسب و کار میآفریند، اثر میگذارد.
از سوی دیگر، متولی قانون شرکتهای دانشبنیان، «معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور» است. معمولا در ایران، دستگاهها به حد و مرز وظایف خود آگاه نیستند؛ آنها با وجودی که گاهی مسئولیتهای خود را به خوبی انجام نمیدهند، به اموری میپردازند که در دایره وظایف دستگاه دیگری قرار دارد. اما در این مورد، معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور، روی وظیفه اصلی خود تمرکز کرده است. اگر قرار باشد نوآوریهایی بدون وجه فناورانه حمایت شوند، در حیطه مسئولیت این معاونت نیست؛ نهادهای دیگری از جمله وزارت صنعت، معدن و تجارت باید از چنین ایدههایی حمایت کنند. میتوان با اصلاح قانون شرکتهای دانشبنیان، ظرفیت جدیدی را پیشبینی کرد و پرداختن به آن را به نهادها و دستگاههای دیگر سپرد. ادامه تمرکز معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور بر حمایت از کسب و کارهای مبتنی بر فناوری و مهارتهای سخت، در کنار ایجاد شروط لازم دیگر، میتواند رمز موفقیت این قانون باشد.
به هر روی، بیشتر نوآوریهایی که میتوانند ارزش افزوده بالا ایجاد کنند، از جنس فناورانه هستند. از سوی دیگر، اگر قرار باشد هر دستگاه در حیطه ماموریتهای خود عمل کند، شاید بهتر باشد این قانون از فناوریهای برتر یا کسب و کارهای مبتنی بر مهارتهای سخت و زمانبر حمایت کند.
البته این ظرفیت در قانون دیده شده است که برخی اصلاحات لازم از طریق کارگروه مربوطه انجام شود. به جای ورود به مسیر طولانی اصلاح قانون، میتوان از این ظرفیت نیز استفاده کرد. قانون از معاونت علمی و فناوری خواسته است که هر ساله فهرست کالا و خدمات دانشبنیان و شیوهنامه ارزیابی آنها را به روز کند. این موضوع بهترین فرصت، برای اعمال برخی از اصلاحات مورد نظر دوستان در رویکردهای جاری است.
از سال 1397 طرحی کلید خورده که متاسفانه تلاطمهای اقتصادی این مدت، مانع از اجرای کامل آن شده است؛ طرح مورد نظر بر اساس نوعی جمعسپاری برای تعیین شاخصهای ارزیابی قرار دارد. برای ارزیابی دانشبنیان بودن یا نبودن کسب و کارها، به ویژه در حوزه نرمافزار و فناوری اطلاعات، تعیین سطح فناوری به کار رفته، آسان نیست. نمیتوان به سادگی میزان نوآوری موجود در نرمافزارها و اپلیکیشنها را ارزیابی کرد و وجود معیارهای مشخصی به این منظور الزامی است. باید محیط شرکت را نیز با شاخصهایی سنجید و برای مثال، مشخص کرد تا چه حد مبتنی بر مدیریت دانش و هوش تجاری عمل میکند. اکنون این معیارها تعریف شدهاند و روی سایت مرکز شرکتهای دانشبنیان قرار دارد. گام بعدی ایجاد راهکاری تعاملی است تا شرکتها بتوانند انتقادات و پیشنهادات خود را در مورد این معیارها ارائه کنند.
- سجادینیری:
معاونت علمی و فناوری، علاوه بر توجه به موضوع شرکتهای دانشبنیان، برنامه دیگری را نیز با عنوان «توسعه زیستبوم شرکتهای خلاق» در دستور کار دارد. این طرح تلاش میکند به جای توجه به فناوریهای سطح بالا، بر حمایت از نوآوری و ایجاد تمایز در موضوعات اصلی کشور تمرکز کند. در مورد استارتاپها نیز بخش بزرگی از آنها مشمول قانون حمایت از شرکتهای دانشبینان قرار نمیگرفتند. برنامه توسعه زیستبوم شرکتهای خلاق میتواند استارتاپها را نیز در بربگیرد. البته تعیین شاخصهای نوآوری، به فرایندی دقیق نیاز دارد که باید بررسی و کارشناسی شوئ.
از دوستان میخواهم جمعبندی نهایی خود را از بحث بفرمایند.
- باقری: بر اساس شناختی که من از فضای شرکتهای دانشبنیان دارم، بسیاری از آنها نوآور نیستند. به نظر میرسد، هدف افزایش کمی تعداد آنها بوده است. تا زمانی که این شرکتها نوآور نباشند، حتی به فرض اینکه کسب و کار آنها مبتنی بر فناوری باشد، اقتصاد کشور دانشبنیان نمیشود. حوزه بازاریابی، ظرفیت زیادی برای نوآوری دارد. مشکل بسیاری از دانشآموختگان رشتههای فنی و مهندسی در ایران این است که حوزه بازاریابی را بسیار ساده میبینند.
در دنیا دیگر شرایط اینگونه نیست که همه نیروهای بخش تحقیق و توسعه به استخدام شرکتها درآمده یا هر کسب و کاری مجهز به آزمایشگاه پیشرفتهای باشد. آنها از ظرفیت نیروهای شاغل در آزمایشگاههای تخصصی موجود بهره میگیرند. همچنین بنگاههای بزرگ میتوانند از فناوری تولید شده در شرکتهای دانشبنیان استفاده کنند. در ایران اگر شرکتی چندین محصول فناورانه بازارپسند و صادراتی را با بهرهگیری از چنین ظرفیتهایی تولید کند، با معیارهای موجود دانشبنیان نیست. تجربه خود بنده این امر را ثابت میکند، چرا که از نظر متولیان امر، شرکت حتما باید بخش تحقیق و توسعه و آزمایشگاه داشته باشد. حتی اگر چنین شرکتی قصد داشته باشد رویدادی را با حمایت صندوق برگزار و از طراحان برای توسعه محصول بعدی خود دعوت کرد، پاسخ میشنود که حمایت این صندوق فقط شامل شرکتهای دانشبنیان میشود نه طراحان. در حالی که بسیاری از این شرکتها برای توسعه محصولات خود به طراحان خوب نیاز دارند.
اکنون تولیدات تعداد زیادی از شرکتهای دانشبنیان، به ویژه آنها که با مصرفکننده نهایی مرتبط هستند، در بازار مشتری چندانی ندارد. به هر روی، معیارهای کنونی ضعفهایی داشته که چنین نتایجی به دست آماده است. متولیان امر باید در مورد شاخصهای تعیین دانشبنیانی تجدیدنظر کنند. نوآوری از شاخصهای مختلفی در سه مرحله ورودی، فرایندی و خروجی برخوردار است. اکنون در ایران بیشتر به معیارهای گروه نخست توجه میشود. در مرحله پایانی باید برای مثال به این موضوع توجه کرد که چقدر از فروش هر سال یک شرکت، به محصولات و خدمات جدیدی اختصاص دارد که در سه سال اخیر عرضه کرده است؟ در حالی که
بسیاری از شرکتهای دانشبنیان کشور تمرکز خود را تنها بر یک محصول قرار دادهاند و معمولا بدون در نظر گرفتن شرایط بازار و مدل کسب و کاری، همه تلاش خود را برای فروش همان محصول صرف میکنند. در حالی که هدف قانونگذار این بوده است که شرکتهای دانشبنیان رشد کنند و به نوعی جریان اقتصادی شکل بدهند. البته قرار نیست همه آنها به بنگاههای بزرگی تبدیل شوند.
- فقیهی: یکی از کارکردهای اصلی هر قانونی، تغییر رفتار جامعه و ذینفعان است. در ایران دو قانون «ثبت اختراعات، طرحهاي صنعتي و علائم تجاري» و «حمایت از شرکتهای دانشبنیان» چند سالی است که به تصویب رسیدهاند. باید دید پیام آنها برای بازار چه بوده است؟ یکی از شعارهای معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور، ایجاد یونیکرن و تبدیل کسب و کارهای کوچک به شرکتهای بزرگ بود. هر دو قانون مانعی جدی برای تحقق این هدف بودهاند.
در مورد قانون ثبت اختراعات، 90 درصد خروجیها ابداعات فردی و تنها 10 درصد آنها شرکتی هستند و معنای چنین آمارهایی این است که محصولات اختراع شده به بازار عرضه نمیشوند. افراد میتوانند با اخذ تسهیلات، معافیتها و امتیازهایی از دانشگاهها، بنیاد نخبگان یا معاونت علمی، از حمایتهای قانون ثبت اختراعات بهرهمند شوند.
معیارهای مطرح شده در قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان نیز پیامهایی را به بازار ارسال میکند و به رفتار شرکتها شکل میدهد. با این شاخصها، شرکت به جای اینکه به دنبال معیارهای اقتصادی، تجاری و کسب و کاری باشد، تمرکز خود را بر پیچیدگی فناورانه میگذارد. در این شرایط، محصولی که تولید میشود هر چقدر هم که فناوری قابل قبولی داشته باشد، بدون مشتری است. چنین شرکتهایی مجوز دانشبنیانی را به دست میآورند اما نمیتوانند محصول خود را در بازار بفروشند. بسیاری از آنها به معاونت مراجعه میکنند و خواهان حمایتهایی در حوزه فروش میشوند. این امر نشان میدهد که از ابتدا پیامهای اشتباهی به بازار ارسال شده است. متر و معیارهای موجود در قوانین کشور نیاز به اصلاح و بازنگری دارند تا رفتار کسب و کارها نیز تغییر کند. بدون توجه به این امر، صحبت از بازارسازی و اقتصاد دانشبنیان، آرمانگرایانه است.
- خواسته: من ابتدا این نکته را در مورد مطالبی که عرض کردم اضافه کنم که بدونشک مهمترین بحث برای هر شرکت حضور در بازار است اما موفقیت در این مرحله به معنای نوآور بودن نیست. در مقابل، برخی از شرکتهای فعال در حوزه نرمافزار و فناوری اطلاعات، ممکن است با ایدهایی که چندان هم پیچیده نیست، بسیار نوآور محسوب شوند.
باز هم تاکید میکنم که موضوع مالکیت معنوی در گسترش اقتصاد دانشبنیان اهمیت زیادی دارد. بیتوجهی به این امر، در آینده چالشهای اساسی در پی خواهد داشت.
با آقای فقیهی در مورد موضوع پیامهایی که قوانین به جامعه و بازار ارسال میکنند، کاملا موافق هستم. این پیامها باید به گونهای باشد که فرد دریابد ثبت اختراع در قالب شرکت دانشبنیان برای او مزیتهای بیشتری نسبت به ثبت انفرادی دارد. به عبارت دیگر، استفاده از دانش ملاک حمایت قرار گیرد. همچنین
نوع حمایتها باید به سمتی برود که بدون توجه به دارا بودن یا نبودن مجوز دانشبنیانی، شامل حال کسب و کارهایی بشود که بر مبنای دانش عمل میکنند.
- کشتکاری: کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکتهای دانشبنیان، تلاش کرده است به گونهای عمل کند که تا جای ممکن متقاضیان مجوز را دریافت کنند. هدف این بوده است که شرکتها با دریافت حمایتهای لازم، سطح توانایی خود را افزایش دهند.
اکنون حوزه فناوری اطلاعات، بزرگترین جمعیت را در میان شرکتهای دانشبنیان در اختیار دارد و بیشترین گردش مالی نیز متعلق به این گروه است. شرکتهای فینتک نقش عمدهای در این میان دارند و شاخصهای دقیقی نیز برای ارزیابی آنها تعریف شده است. اکنون حدود 70 شرکت فینتکی، مجوز دانشبنیانی دارند که محصولات با کیفیتی را عرضه کردهاند و از گردش مالی بالایی نیز برخوردارند.
تنظیم گزارش: سارا اسلامی